از سال 2019/2020 و در حال حاضر تا تابستان 2021 ، جامعه مدنی جهانی شاهد بزرگترین شوک سرمایه داری نئو لیبرال تاکنون است: COVID-19. میلیون ها نفر توسط این فاجعه بی سابقه کشته شده و می شوند. مانند اکثر فاجعه ها ، کسانی که از نظر تاریخی تحت ستم و کمترین مسئولیت این بیماری همه گیر قرار دارند ، بیشترین تأثیر را دارند. تعداد کشته شدگان از نظر بزرگی جان باختگان در جنگ جهانی دیگر قابل مقایسه است.
هر سنی آن را دارد کایروس، آن لحظه های احتمالی که سرنوشت بشریت و تمام زندگی در کره زمین روی کوچکترین رشته ها معلق است. کاری که ما در این لحظه های گرگ و میش انجام می دهیم یا انجام نمی دهیم بیشترین پیامدها را دارد. یونانیان باستان دو کلمه برای زمان داشتند: Chronos نام و کایروس. کرونوس زمان زمانی یا ترتیبی بود / هست ، در حالی که کایروس نشانگر لحظه ای از حقیقت است - زمان عمل - زمان بارداری. به همین ترتیب ، بحران ، در ریشه شناسی خود ، یک نقطه عطف است ، لحظه ای که چندین مسیر در مقابل ما قرار دارد ، و ما باید انتخاب کنیم که در کدام مسیر قدم برداریم. Zapatistas ، به همین ترتیب ، به ما در مورد ترک در دیوار:
"بیشتر اوقات دیوار یک خیمه بزرگ است که" PROGRESS "بارها و بارها تکرار می شود. اما زاپاتیستا می داند که این دروغ همیشه نبوده است. آنها می دانند که چگونه برپا شده و عملکرد آن چیست. آنها فریب آن را می دانند. و آنها همچنین می دانند که چگونه آن را نابود کنند.
قدرت و جاودانگی احتمالی دیوار آنها را تحت تأثیر قرار نمی دهد. آنها می دانند که هر دو کاذب هستند. اما در حال حاضر ، مهم این است که شکاف بسته نشود ، گسترش یابد. "
خرابی ، شخصی و جمعی ، می تواند منجر به پیشرفت شود. توفان ها ، آتش سوزی ها ، گردبادها ، زمین لرزه ها و همه گیرها به دلیل شرایط اجتماعی و اکولوژیکی و روابط غیرقابل تحمل ما با دیگر مردم و با دنیای طبیعی باعث رنج ، ویرانی و تلفات ناگوار می شود. این حوادث شدید ، فاجعه های نابرابری اجتماعی و اقتصادی را که قبلاً وجود داشته ، از بین می برد.
ما در جزیره لاک پشت ، به اصطلاح "ایالات متحده" ، با نابینایی به تاریخ خود نگاه می کنیم. ما چشم داریم اما نمی بینیم. گوش ، اما ما نمی شنویم. ما به دنیا سفر می کنیم و به هر ملتی می گوییم که آنها مرتکب نقض حقوق بشر می شوند و باید بیشتر شبیه "دموکراسی آمریکایی" "حاکم جهان آزاد" و "تنها ابرقدرت جهان" باشند. در اینجا به اصطلاح "ایالات متحده" به خود می گوییم اگر در آلمان نازی بودیم ، کار دیگری می کردیم. این کوری فراتر از قلب شکن و روح شکن است. این واقعیت انکار ناپذیر را انکار می کند که هولوکاست نازی ها از سرقت ، تجاوز ، غارت ، نسل کشی و بردگی مردم بومی قاره آمریکا و آفریقایی های قاچاق انسان به اصطلاح آمریکایی آورده شده و به بردگی کشیده شده اند.
تصادفی نیست که طوفانهایی که به این کشور سوراخ می کنند همان مسیری را طی می کنند که اجساد برای فداکاری خون برتری سفید به خدای پول خود در دریا ریخته اند. بدن اشانتی ، ایبو و یوروبا به اقیانوس ، آمریکا تبدیل شده اند. هر جا که در جزیره لاک پشت بایستیم ، اجسادی از بدترین نسل کشی و اکوسید در تاریخ زمین در زیر ما دفن شده است. این هولوکاست فقط تاریخ نیست ، فقط چیزی از گذشته ما نیست. تا زمان حال ادامه دارد. در "ایالات متحده" موسوم به "ایالات متحده" ، بسیاری از مردم چشمشان به جابجایی اجباری ، زندان ، زندانی کردن ، اسارت اجباری ، قبیله نشینی ، پاکسازی قومی و کمپین عمده فروشی افرادی که آنها "دیگر" می دانند بر اساس نژاد ، مذهب ، معلولیت ، و تفاوت های دیگر. آلمان نازی آن کمپین را "ناسیونال سوسیالیسم" و "راه حل نهایی" نامید. این یکی از شیطانی ترین لکه ها در تاریخ نژاد بشر است. در آمریکا که به اصطلاح خوانده می شود ، اکثر مردم چشم دیدن جابجایی اجباری ، زندان ، زندانی ، اسیر کردن ، بردگی اجباری ، قبیله نشینی ، پاکسازی قومی و کمپین نابودی عمده افرادی را ندارند که دولت استعمارگر و متحدانش "نژاد دیگر" را بر اساس نژاد در نظر می گیرند ، دین ، توانایی و سایر اختلافات ، علی رغم اینکه این مسئله ادامه دارد. مارک و نام این پروژه های نسل کشی متفاوت است. اصطلاحاتی مانند "سرنوشت آشکار" ، "بازار آزاد" استفاده می شود. "توسعه / بخشش" ، یا حتی "کمونیسم" یا "دموکراسی".
نازی ها زیرساخت های خود را برای زندانی کردن و از بین بردن "دشمنان دولت" خواندند:
"اردوگاه های تمرکز". در به اصطلاح "ایالات متحده" ، صاحبان قدرت اکنون این م institutionsسسات را می خوانند: "مراکز اصلاح و تربیت" ، "بازداشتگاه ها" ، "بیمارستان های بهداشت روانی" ، "گتوها" و "رزروها".
این Orwellian Double-Speak است. ما در حال یادگیری این سخنرانی در زندان نیستیم. نسل کشی سیاه ، قهوه ای ، بومی ، سفید ، فقیر ، شهری ، روستایی ، افرادی که دارای معلولیت هستند ، افرادی که دچار بی خانمانی هستند ، افرادی که حالت هوشیاری خود را تغییر داده اند ، افرادی که توسط مواد افیونی ، الکل یا سایر مواد مخدر مسموم می شوند ، بزرگان ما ، کودکان ، بستگان حیوانات ، خود زمین ، هرکسی که "دیگری" یا "یکبار مصرف" "شی" را "تحت سلطه" یا "تحت تصرف" می داند دشمن دولت محسوب می شوند.
همچنین همه کسانی که در برابر آن سلطه و ظلم طرف هستند و در راه تحقق عدالت و دنیای بهتری که می دانیم در کنار فقیر و مظلوم ایستاده اند. این روحیه بیماری و آسیب شناسی که تقریباً همه در ایالات متحده موسوم به "ایالات متحده" (و بسیاری از بقیه جهان) شیوع دارد. ریشه آن اعتقاد فرد به برتری ، حقارت دیگری و در نتیجه حق سلطه آنها است. ما این را در همه محورهای ستم دیده ایم. وقتی این همه گیری معنوی و رابطه ای تشخیص داده شود ، وقتی کسی به انعکاس آنها در آینه یا آب نگاه می کند و می بیند که بشریت چه شده است و چه کاری مجاز است به نام ما انجام شود ، انفعال دیگر یک گزینه نیست. اقدام برای عشق ، امید ، عدالت اقلیمی ، آزادی برای همه ، محافظت از آب و نسل های آینده ، دفاع از مقدسات - همه زندگی - یک چیز لوکس نیست ، بلکه این است که چگونه خودمان را درمان می کنیم و زنده می مانیم.
COVID-19 یک تشدید شدید این نسل کشی در ملتهای بومی ، سیاه پوستان ، فقرا و "دیگران" در سراسر جهان است. بیش از 600,000،19 مرگ در حال حاضر در "ایالات متحده" به دلیل COVID-XNUMX اتفاق افتاده است. بیش از چهار میلیون نفر در سراسر جهان کشته شده اند و تعداد کشته ها هنوز در حال افزایش است.
در همان زمان ، فاشیست ها حملات تروریستی خود را افزایش داده و در میان سایر جنایات ، وسایل نقلیه خود را با هدف حملات خود به اجتماعات مردم بومی ، تظاهرات کنندگان جنبش برای زندگی سیاه پوستان و سایر افرادی که برای محافظت از زمین ، آب و مردم آن جمع شده بودند ، سوق داده اند. بسیاری از ما از مشاهده این اقدامات و سایر اقدامات بی معنی تروریسم استعمارگران ، برتری طلب سفیدپوست ، زخم ها و آسیب های عمیقی داریم. به ندرت هیچ مسئولیتی در قبال عاملان این امر وجود داشته است. و برخی از ایالات حتی دستورات ایالتی را برای تحریم تصویب کرده اند و سعی در قانونی جلوه دادن این اقدامات وحشتناک تروریستی قتل با وسایل نقلیه دارند.
هدر هایر ، سامر تیلور ، رابرت فوربس ، دئونیا ماری ، اندرو جوزف سوم. و به طور گسترده تر: اسکار گرانت ، مایکل براون ، برونا تیلور ، جورج فلوید ، رکیا بوید ، اریک گارنر ، امت تیل ، مدگار اورز ، کارن اسمیت ، سید ایستمن ، مگ پری. ما خاطرات بسیاری از افراد را که در این راه از دست داده ایم حفظ کرده و ادامه می دهیم ، و آنها همچنان در ما و مبارزه ما حضور دارند.
جنگهای هند و شورشهای بردگان در جزیره لاک پشت هرگز به پایان نرسید. درست مانند قرن ها قبل ، افراد مستعمره نشین به حاشیه رانده می شوند ، یا به کار بی معنی در بروکراسی های دولتی یا غیرانتفاعی یا انبارهای آمازون خرد کننده جسم و روح محدود می شوند ، یا پنبه ، گوجه فرنگی یا توتون را چیده و در بعضی موارد تجربه می کنند برده داری مدرن امروزی به عنوان کارگران آسیب پذیر عرق فروشی ، کارگران مهاجر مزرعه ، و زندانیانی که در شب حبس شده اند و مجبورند با حقوق کم و بدون حقوق در روز کار کنند. زنان بومی "ناپدید شده" و قتل می شوند. کودکان بومی در مدارس استعمار دزدیده و کشته شده اند. اکنون زمان آن است که از میراث بدبخت خود در زمین های دزدیده شده صرف نظر کرده و به عنوان همدست در دفاع از مقدسات عضو شویم.
باز هم ، زاپاتیستاها درسی ارزشمند به ما می آموزند: اینکه ما در بحبوحه جنگ جهانی چهارم هستیم. پس از جنگ سرد ، سرمایه داری نئولیبرال و استعمار نئولیبرال نگاه خود را به سمت بشریت معطوف کرد و در تلاش است پروژه سلطه خود را به پایان برساند.
اما در همه جا مقاومت وجود دارد. همه ما در زمین مقدس هستیم. هر مکان مقدس یک میدان جنگ قلب و روح است. کوه ها ، رودخانه ها ، پارک ها ، خیابان ها ، عبادتگاه ها ، خانه های مردم ، اردوگاه های خط لوله ، حتی در داخل خودمان. اینها همه میدان جنگ است.
این از بین بردن پیوندهای ستم شامل افراد از هر جنس ، جنسیت ، ملیت ، توانایی و سنی است. شرکت کنندگان از هر رنگ رنگین کمان هستند و جغرافیای مختلف و شکافهای سیاسی را در بر می گیرند.
کمک متقابل یک راهنما است. کمک به ما در مسیر بازگشت به انسانیت ما. این مربوط به نجات خودمان است ، نه "دیگری" مظلوم. ما انسانیتی داریم که می تواند دوباره بیدار شود.
کمک متقابل و مراقبت های جمعی پادزهری برای سم روحی و زندان بیگانگی ، انزوا ، از بین رفتن روابط اجتماعی اصیل ، سم زمین ، دریا و آسمان و بی خانمانی زیست محیطی و رابطه ای است که ما را احاطه کرده است. این یک کلید است که درب قفل شده را باز می کند.
بسیج های جامعه برای کمک متقابل و همبستگی در هر مکانی که ویروس کرونا جدید گسترش یافته است شکل گرفته و رشد کرده است.
از قاره به قاره دیگر ، مردم در زمینه سرکوب اطلاعات ، ناکافی بودن و عدم آمادگی دولت ، تلاش برای تحکیم اقتدارگرایی جهانی و همچنین کمبود تأمین در هراس اقتصادی در حالی که بازار سهام سقوط کرده است ، نوآوری و پیمایش کرده اند.
زندانیان مجبور شدند برای تهیه ماسک ، ضدعفونی کننده دست و سایر وسایل کم و بدون هزینه کار کنند. در همان زمان ، زندان ها ، زندان ها ، کارخانه های بسته بندی گوشت ، بازداشتگاه ها و بازداشتگاه های نوجوانان جوجه کشی بیماری و رها شدن گسترده پزشکی بودند و باعث شد تعداد بی شماری از افرادی که برده داری مدرن را تجربه می کنند جان خود را از دست دهند.
بسیاری از افراد در مناصب قدرت به طور مداوم کار مشروعیت بخشیدن به مواضع خود را به دلیل واکنش نا مناسب و ناچیز دولت و پایتخت به بحران ویروس کرونا انجام می دهند. بیماری های بیگانه هراسی ، نژاد پرستی و توانایی در حوزه سیاسی و فرهنگی در میان دیگر مظاهر سلطه آشکار شده است. اطلاعات شامل بهداشت عمومی ، به تدریج در فضای آنلاین و از طریق کار در اجتماع با یکدیگر ، پادزهر و حیاتی برای ایمنی جامعه و بهداشت عمومی است. همچنین روابطی وجود دارد که ما را به یکدیگر متصل می کند.
دولت و بازار بحران را کم اهمیت جلوه داده و نیازهای مردم را نادیده گرفتند. در پاسخ ، از ریشه های عمیق ، یک طغیان زیبا و شکوفا از کمک های متقابل ریشه دار جامعه برای تحویل لوازم به افراد دارای نقص ایمنی ، همراهی بزرگان و دیگر افرادی که به دلیل افزایش جرایم نفرت ، سازماندهی سطح خیابان ها در محله های دیگر احساس امنیت نمی کنند ، ظاهر شد. جهان با پشتیبانی پزشکی ، ساخت ایستگاه های شستن دست ، تقسیم غذا و آب با همسایگان و مقاومت در برابر جارو کشیدن افرادی که بی خانمان هستند. افرادی که به کمک متقابل مشغول بودند ، منابع روزانه ای را جمع آوری می کردند و سطح زیادی از داده های ورودی را برای کمک به حمایت از سلامت جوامع بررسی می کردند زیرا در مواجهه با راه های جدید و عجیب و غریب که یک فاجعه جهانی می تواند سیستم را متوقف کند ، باعث ایجاد فاجعه و ترک جوامع تحت تأثیر شود. به نفع خود و یکدیگر باشیم. اما ، همانطور که در بوریکن می گویند ، "Solo el pueblo، salva al pueblo". "فقط مردم مردم را نجات می دهند".
شبکه های کمک متقابل شکل گرفتند و رشد کردند تا ما را در زمانهای خطرناک هرچه بیشتر ایمن و مراقبت کنند. سخنان آدری لرد در ما پیچید ، "ما هرگز برای زنده ماندن نبودیم." وقتی ر bossسا (یا فقر) ما را مجبور می کنند بیمار به کار خود بیاییم یا زندگی خود و خانواده خود را به خطر بیندازیم ، این کار با حقوق بیشتر شبیه بندگی بدون حق بیمه است. این امر ضرورت تحول بنیادی در سیستم های اقتصادی و سیاسی ما را برجسته کرد. آپارتاید واکسن ، که به موجب آن ثروتمندان و قدرتمندان به واکسن های نجات دهنده زندگی دسترسی پیدا می کردند و دسترسی به افراد ساکن در جنوب جهانی محروم بود ، تناقضات نسل کشی سیاست جهانی را آشکار کرد.
همبستگی ریشه ای در هر گوشه جهان پاسخ دلسوزانه و آگاهانه COVID-19 را برای ایجاد دسترسی ، منابع و قدرت برای همه مردم در همه مکان ها ادامه می دهد. مردم جهان از عمیق ترین نقاط درون خود فریاد می زنند تا "به حالت عادی برگردند". ما می خواهیم به خانه برگردیم. به جایی که قلب است. به جایی که با یکدیگر ، خودمان ، زمین و همه موجودات رابطه درستی داریم.
سرمایه داری نئولیبرال ، استعمار مهاجران ، و دولت تهدید کننده زندگی بوده اند و ما آن را می شناسیم. ما در یک دوراهی قرار داریم: یک راه نابودی است ، راه دیگر آزادی است. مالک رحیم ، پلنگ سیاه بزرگ ، که بسیاری از ما را در کمک به کمک متقابل به این نوع سازماندهی معرفی کرده است ، همیشه به ما می گفت که نسل ما یا به عنوان بزرگترین نسلی که زندگی را نجات داده است ، همانطور که می دانیم شناخته می شود ، یا نفرین شده ترین نسل همانطور که می دانیم زندگی در این کره خاکی را هدر داد. کسانی که از گذشته چیزی نمی آموزند محکوم به تکرار آن هستند ، اما کسانی که آینده را ایجاد می کنند کسانی هستند که می توانند آن را ببینند. "بازار آزاد" که در آن هیچ چیز آزاد نیست ، اورولین دو گانه است. بازار آزاد واقعی که می خواهیم در آن زندگی کنیم شامل اشتراک کالاها ، خدمات ، قدرت ، همه چیز ، آزادانه و بدون محدودیت ، کاملاً خارج از محدوده های ظالمانه پول و قدرت است. آندره گیبسون ، شاعر ، گفت ، "ما یاد خواهیم گرفت که چقدر داشته باشیم ، وقتی یاد بگیریم که این لعنتی را کنار بگذاریم."
جسارت ظرفیت ماست. ما با سرعت اعتماد و با سرعت رویاها حرکت می کنیم. حرکت با سرعت اعتماد به ما یادآوری می کند که باید روی یکدیگر سرمایه گذاری کنیم ، هوشیار باشیم و برای توسعه اوراق قرضه ای که قویتر از هر بلایی است که نیرومند ما وارد می شود ، وقت بگذاریم. کسانی که در لحظات عرفانی پل زدن سپیده دم ، وقتی از احساس امکان و مقدس بودن آگاه شدید ، در حافظه خود حک کنید.
یافتن یکدیگر اقدامی انقلابی است و این مبنایی است که کلیه اعمال انقلابی دیگر از آن به صورت آلی سرچشمه می گیرند. در عین حال ، ما رویا می بینیم. هنگامی که ما شروع به فرار از زندان استعماری ذهن خود می کنیم ، و یادمان می رود که آزادانه تصور کنیم ، رویای بزرگی ببینیم ، و سر ، قلب ، دست ها و پاهای خود را برای خدمت به رویاها و تصورات خود قرار دهیم ، آنها رشد نمایی می کنند. همه چیز به عنوان یک ایده شروع می شود ، فقط یک ایده کوچک. اگر بخواهید ، از طریق سرعت رویاها ، از طریق نوعی جادو ، امپراتوری ها سقوط می کنند ، برده داری از بین می رود و جنبش ها شکل می گیرند و پرواز می کنند. بزرگترین تهدید برای قدرت این نیست که ما از طریق خشونت یا روشهای دیگر قدرت را بدست آوریم. تهدید واقعی برای قدرت ، شکستن انحصار آنها در ایجاد است - شکستن انحصار آنها در خم کردن واقعیت به اراده.
یکی از مأموریت های مخفی ما همیشه برطرف کردن توهم ناتوانی در مردم بوده است. با نگاهی اجمالی به مردم ، قدرت شکننده است. تجارب تغییر واقعیت را به مردم بدهید. نشان دادن تنها چیزی که افراد قدرت را در آن موقعیت حفظ می کند ، توهم ناتوانی ما است. دولت یک کشور تئاتر است ، پر از شکوه و عظمت ، هیچ چیز را نشان نمی دهد. هنگامی که ما ، مردم ، این چیدمان را درک کنیم ، می توانیم انتخاب کنیم که به یک مهاجرت از امپراتوری بپیوندیم. در سراسر تقویم ها و جغرافیاها ، افراد شجاعی بوده اند که در برابر پول و قدرت مقاومت کرده اند. همچنین نمونه های بی شماری از افراد وجود داشته است که حتی در شرایط جادوی پول و قدرت نیز بیدار شده و از نیروهای سلطه و ظلم دور شده و به نفع اجتماع ، عدالت و مراقبت از یکدیگر بوده و افق جدیدی را جستجو می کنند ، دنیای بهتری که همه ما می دانیم ممکن است.
آیا رفتن از تاریکی کامل ، به نور کور کردن دشوار است؟ بله حتما. آیا با دستیابی به جای خود ، زمین گیر خواهیم شد؟ قطعا. اما ما این درک را داریم که بسیاری از افراد قبل از ما از طریق تحولات و تولد مجدد مشابه بوده اند.
آینده ، از اینجا ، نانوشته است. ما از شما دعوت می کنیم که آن را با ما بنویسید.
همه قدرت به مردم.
همه قدرت به تخیل.
همه چیز برای همه ، هیچ چیزی برای خود ما.